صدای پای آفتاب
17 بهمن 1395 توسط رهروی عشق
در آن شب سرد غم زده که برف ها بر روی دوش زمین سنگین می کرد. صدای پای آفتاب شنیده می شد. گذرش بر روی برف های سرد تا عمق جان زمین نفوذ می کرد. به برکت قدومش زمین زنده شد.شعاع نورش تا سرتاسر گیتی پراکنده شد و گل ها توانستند از زیر سلطه برف ها بیرون بیایند و در مقابل سوز سرما قد علم کنند و کم کم فریادهای خفه شده شان در گلو قوت گرفت و یکپارچه با فریادهایشان خواستار به پایان رسیدن این شب یلدایی شدند .برف ها در مقابل عظمت آفتاب تاب مقاومت نداشتند و نسیم پیروزی در نی لبک نیزار عشق می دمید و این آواز بیرون می آمد:
« این عید سعید عید اسعد باشد ملت به پناه لطف احمد باشد
این عید سعید عید حزب الله است دشمن ز شکست خویشتن آگاه است.»