رهروی عشق

  • خانه 

مناجات سحرهای ماه رمضان

16 خرداد 1396 توسط رهروی عشق

قبلا سحر که از خواب بیدار می شدیم صدای مناجات سحر از مناره های مسجد توی فضای خانه می پیچید؛ و نزدیک اذان هر چند دقیقه نزدیک شدن به اذان صبح را اطلاع می دادند که از خوردن و آشامیدن خوداری فرمایید. چه حس قشنگی بود انگار به معنویت فضا افزوده می شد. ولی حالا هیچ صدایی نمی آید هر چه قدر هم که گوشهایت را تیز کنی صدایی را نمی شنوی ؛ انگار ماه رمضان با روزهای دیگر فرقی نمی کند فقط صدای اذان صبح را می شنوی… گفتند نامه رسمی به مساجد دادند که صدای مناجات باعث آزار مردم می شود؛ آخر کسی نیست بگوید که مگر توی ماه رمضان که باید مردم بیدار باشند چه اذیت و آزاری…

 نظر دهید »

آمادگی ماه مبارک رمضان

04 خرداد 1396 توسط رهروی عشق

حضرت آیت الله جوادی آملی در پایان جلسه درس خارج فقه در مسجد اعظم به ایام پایانی ماه شعبان و فرا رسیدن ماه مبارک رمضان اشاره کردند و بیان داشتند: خداوند در قرآن می فرماید «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»، «یا أَیُّهَا النَّاس‏»، این منادا است! اما ما که مناجات می‌کنیم داعیه نزدیکی داریم، یعنی انسان تا نزدیک نشود که جای مناجات نیست. حالا معلوم نیست که آن حاجت ما درست باشد، ولی داعیه نزدیکی داریم.

ایشان ادامه دادند: خصصیه مناجات شعبانیه این است که خداوند با ما مناجات می‌کند. ذات أقدس الهی وقتی مناجات می‌کند یعنی چه؟ خدایا! من این‌قدر نزدیک بشوم و مقرّب بشوم که «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ»! یعنی ما واقعاً نزدیک او شدیم، در حقیقت خداوند ما را به خود نزدیک کرد، ما را برد بالا.

معظم له خاطرنشان کرد: چه وقت ما به خداوند نزدیک می‌شویم که او با ما مناجات کند؟ این نکته در همان مراحل عالیه همین مناجات شعبانیه آمده است. اولاً فرمود دشمن انسان ـ که در سوره مبارکه «حشر» و اینها آمده ـ در درون انسان می باشد و خیلی هم به او نزدیک است؛ این بخل، این غرور، این خودخواهی، این دشمن حاضر است، این را باید برداریم تا اینکه اهل مناجات بشویم. گاهی انسان تلاش و کوشش می‌کند برای قطع این‌گونه از علایق، این یک مرحله است اما گاهی وقتی به قطع علایق موفق شد، به انقطاع می‌رسد؛ «قطع» یعنی اینکه آدم در صدد تلاش و کوشش است که این بند را بگسلد؛ اما «انقطاع» خیلی دقیق‌تر از «قطع» است و به این معناست که دیگر ما به او هم توجه نداریم. «کمال انقطاع» که مرحله سوم است و در این مناجات شعبانیه آمده این است «هَبْ لِی کَمالَ الانْقِطاعِ الَیْک‏»، آن‌وقت در مرحله بعد «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیْتَهُ فَأَجَابَکَ وَ لَاحَظْتَهُ ُ فَصَعِقَ لِجَلَالِکَ»، انسان شایسته است که مناجات او بشنود.

حضرت آیت الله جوادی آملی با اشاره به سیره ائمه اطهار(ع) در مناجات با خداوند ابراز داشتند: لذّتی که یک انسان وارسته از اینگونه مناجات دارد، قابل قیاس با هیچ چیز نیست. این غذاهای لذیذ مادامی که در فضای دهان است لذیذ است، وگرنه بعد از هضم، عفِن است؛ آن لذّتی که «لَا لَغْوٌ فِیهَا وَ لاَ تَأْثِیمٌ»، در همین مناجات‌هاست. رسیدن به این لذت شدنی است و اگر شدنی نبود به ما نمی‌گفتند بخوانید، اصرار هم دارند که بخوانید و دستور دادند به ما. این چهار مرحله را که آدم طی بکند آن قلّه‌اش همین است که انسان مورد مناجات ذات أقدس الهی بشود. آن‌وقت یک کسی ـ خدایی ناکرده ـ اینها را به چیز دیگر بفروشد، معلوم می‌شود که «خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ» است.

ایشان با اشاره به نزدیک بودن حلول ماه مبارک رمضان اذعان داشتند: از هم‌اکنون آماده باشیم به استقبال ماه مبارک رمضان برویم، به ضیافت الهی برویم. در این ضیافت هم می توان مهمان و هم می توان میزبان خدای متعال بود؛ چه در ماه مبارک رمضان انسان جزء «ضیوف الرحمان» می‌شود، چه در حج و عمره جزء «ضیوف الرحمان» می‌شود. فرمود من هم اگر دعوت بکنید می‌آیم، این حدیث نورانی «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُم‏» همین است؛ اگر من را به عنوان مهمان دعوت بکنید و بشوید میزبان، من هم می‌آیم؛ اما من همه جا نمی‌روم «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَةِ قُلُوبُهُم‏». پس آنها که جمع بین میزبانی و مهمانی خداوند را داشته باشند «طوبی لهم و حسن مآب»؛ اما برای ما حداقل این است که حالا یا میزبان بشویم یا مهمان بشویم این راه باز است.

 نظر دهید »

فرازی از مناجات شعبانیه

20 اردیبهشت 1396 توسط رهروی عشق

# به_قلم_خودم

و ان اخذتنی بذنوبی اخذتک بمغفرتک و ان ادخلتنی النار اعلمت اهلها انی احبک
خدایا اگر مرا بر جرمم مواخذه کنی به عفوت مواخذه می کنم و اگر مرا در آتش بیندازی به اهل آتش می گویم که من دوستت دارم.
« فرازی از مناجات شعبانیه»
از همان ابتدا نامت را بر روی گلبرگی از گل شقایق حک کردم و بر دیواره قلبم آویزان نمودم تا برای همیشه قلبم با نامت متبلور شود. دوست دارم خرده خرده احساسم را و ذره ذره وجودم را نثار وجود لاینتناهیت کنم. دوست دارم از پیچک امید بالا روم و اذان عشق سر دهم . دوست دارم محراب نگاهم را به زمزمه توحید خلایقت بدوزم؛ ولی نمی دانم، نمی دانم چرا وقتی به طراوت گل سرخ، به لطافت پر طاووس، حتی وقتیکه به غربت یک دل خسته نگاه می کنم عکسی از رخ تو با قابی طلایی در وجود همه آنها می بینم.
می خواهم پنجره طلوع آفتاب زرگونت را به سوی رگهای خسته ام باز کنم و با ذکرت مرهمی بر دل پژمرده ام گذارم و با حضورت افکار خشکیده ام را آبی از جنس وجود بدهم و من می خواهم بر روی تک تک سلولهای گوش باد بگویم که تو را دوست دارم تا باد برود و آهنگ عشق من نسبت به تو را در تمام روزنه های زمین بنوازد.
می خواهم فریاد بزنم فریادی به بلندای آسمان و بگویم: که ای عالمیان من او را بیشتر از غنچه گل سرخ، بیشتر از نغمه قناری یا نه ، بیشتر از همه عالم دوست دارم. می خواهم روی تکه تکه آبهای جهان با قلمی نازکتر از اشعه خورشید بنویسم : دوستت دارم. می خواهم وقتیکه مُردم بر سر قبرم ابرها را بفشاری تا از روی قبرم گل لاله ای بروید که روی تک تک گلبرگهای آن نوشته: دوستت دارم ای خدا، ای معبود، ای اله.

1494407428alah.jpg

 1 نظر

تقسیم بندی علوم

03 اردیبهشت 1396 توسط رهروی عشق

قالَ الا مام موسى بن جعفر الكاظم صلوات اللّه عليه:
1 وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اءرْبَعٍ: اءَوَّلُها اءنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ، وَالثّانِيَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِكَ، وَالثّالِثَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما اءرادَ مِنْكَ، وَالرّبِعَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما يُخْرِجُكَ عَنْ دينِكَ.
فرمود: تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى كرده ام:
اوّلين آن ها اين كه پروردگار و آفريدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پيدا كنى.
دوّم، اين كه بفهمى كه از براى وجود تو و نيز براى بقاء حيات تو چه كارها و تلاش هائى صورت گرفته است.
سوّم، بدانى كه براى چه آفريده شده اى و منظور چه بوده است.
چهارم، معرفت پيدا كنى به آن چيزهائى كه سبب مى شود از دين و اعتقادات خود منحرف شوى يعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حركت نكنى -.

كافى: ج 1، ص 50، ح 11، اءعيان الشيعة: ج 2، ص 9، نزهة النّاظر: ص 121، ح 1.

 نظر دهید »

میزان مطالعه علامه طباطبایی در شبانه روز

31 فروردین 1396 توسط رهروی عشق

#علامه_و_مطالعه
قابل توجه دوستانی که از حجم درسها و نزدیکی امتحانات می نالند:
آیت الله احمدی میانجی (رحمه الله) درباره علامه طباطبایی (رحمه الله ) می گوید: « گاهی تمام شب را مطالعه می کرد. روزی گفت: « دکتر گفته مطالعه نکن» به ایشان عرض کردم : « خوب مطالعه نکنید!» فرمود: « بی کار زندگی کردن از مرگ هم بدتر است.» و ادامه داد: « مطالعه می کنم و روزی هم می میرم.» بعد از منع طبیب، ایشان بیست جلد المیزان را نوشت! یک بار به ایشان عرض کردم: « از این همه مطالعه خسته نمی شوید؟» فرمود: « علم همچون باغ است اگر در این باغ خسته شوم، به باغ دیگر می روم.» روزی فرمود : « من در شبانه روز، شش ساعت را صرف خوردن و خوابیدن و عبادت می کنم و هجده ساعت هم مشغول تفکر هستم.» و عجیب این که ادامه می داد: « که گاهی هنگام تفکر خوابم می برد؛ وقتی بیدار می شوم، افکارم را از آن جا که مانده بود، ادامه می دهم( چون می بینم) حتی در خواب هم فکرم مشغول بود.!»

منبع: ز مهر افروخته ، ص 26

1482819084-5434443868236044523.jpeg

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 19
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

رهروی عشق

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اقتصاد
  • بدون موضوع
  • بزرگان
  • تربیت فرزند
  • حدیث
  • حدیث باران
  • داستان
  • دلنوشته
  • سایر
  • معصومین
  • مناجات
  • مناسبت ها
  • مناظره
  • نمی از یم امام انقلاب
  • کشکول
  • کلام رهبر

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس